Illusion of Transparency

۴ مطلب با موضوع «موسیقی» ثبت شده است

آهنگ رو از یه کانال تافل در تلگرام برداشتم.
پ.ن: آهنگ این طوری معرفی کنید :دی

من به چشم‌های بی قرار تو قول می‌دهم:
ریشه‌های ما به آب،
شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد
ما دوباره سبز می‌شویم.

پ.ن: موسیقی خوب :)

1. برنامه حفظ غزلیات حافظ بعد از یک سال دوباره از سر گرفته شد، باشد که اینبار هردومون پیگیری کنیم :) غزل شماره 23 ایم در ضمن.

2. هفته قبل برای آزمایشگاه درخواست دسترسی دادم پس از رنج و مرارت فراوان کلید گرفتم رفتم میبینم سیستم گرمایشی و برق و اینترنتش خراب است. به مسئول ساختمون گفتم میگه برو به دکتر بگو :|| پس از پاسکاری بین این دو عزیز هنوز که توفیر نکرده اوضاع و بنده باید در همین اتاق آرام و ساکت بسربرم و از وسوسه شیطان دوری بجویم و سرم تو درسم باشه .

3. دیروز پس از دو هفته روزشماری رئیس م زنگ زد و گفت که چند روز آزمایشی بیا. امروز روز اولم بود. بعد از کلاس رفتم . تقریبا ساعت 8:30 محل کار رو ترک گفته و از میدون ولی عصر به سمت خوابگاه روانه شدم. تجربه های جدید خوبند. امیدوارم این یکی کمی بیشتر از خوب باشه :) در راه برگشت ف رو دیدم که از باشگاه بر می گشت به سمت خوابگاه. بسی حرف زدم در همون حال ایستاده و خسته ی در حال مرگ آخرشم خودم گفتم که برم من دیگه!!

4. بعد ازی یک ترم به مسئول پشتیبانی گفتم که خانواده های من رو عوض کنه با خانواده ای که مادر مسئول ارتباط باشه نه پدر... حس خوبی از رفتار و حرف زدن پدر ح بهم دست نمی داد. معذب میشدم. شاید هم پیش داوریم از فرهنگ خانوادگیش ورفتارش با بچه هاش باعث شده این طور فکر کنم ولی به هر حال که راحتی خودم رو برای انجام کاری که داوطلبانه ست ترجیح دادم. این هفته علاوه بر برنامه کافه دفاع ارشد دکتر گرانقدر هم هست. دوست دارم برم هر چند که شاید دیگه دوست صمیمی نباشیم ولی همین که بعد این همه مدت شمارم رو داشت در حالی که من نداشتم! باعث میشه سخت نگیریم و انتظارات فضاییم رو فراموش کنم و تصمیم به رفتن به جلسه دفاع بگیرم. البته روز و ساعت دفاع با کلاسم تو خونه علم تداخل داره در نتیجه اونم باید ببرم پنج شنبه صبح . امیدوارم بچه ها فوتبال نداشته باشن.

5. از سه شنبه دو هفته قبل سه ازش پرسیدم طوری شده؟! و هی گفت نه الان سرم شلوغه بعدا حرف میزنیم! بعد من حرصم در اومد. نمیدونم چرا این حق رو به خودم میدادم که باید به من جواب بده! به هر حال که نداد. امشب سعی کردم با ملایم ترین لحنی که میتونم بهش گفتم که این حق رو داره  نخواد با من حرف بزنه ولی باید اینو بگه به جای پیچوندن ولی بازم گفت نه، سرم شلوغه...

6. جشنواره موسیقی فجر و این بار اجرای شجاعت حسین خان حسرت را بر می انگیزد...

7. بنیوشید از محمد معتمدی

آهنگ های پاپ فارسی گذشته من رو دو نفر تامین میکردن م و م... یکیشون به فیض جباری خونه بودن و اون یکی بعد کلی حرف و کوله بار ندیدنا رو واکردن یه آهنگ رئچو می کرد که فلانی اینو شنیدی خیی جوابه... و واقعا واسه اون لحظه ها جواب بود  و مارک میکردن همه ی لحظه های با هم بودنمونو...
این روزا انگار نوبت تو شده ...اولش پاشایی... الانم رضا صادقی... میدونی حتی اگه یه روز بری اینا میمونه با من ...باید حواسمو جمع کنم... به اندازه کافی بهونه خاطره بازی هستم همین الان...