Illusion of Transparency

صبح هایی که زود تر از خواب پا میشم چون با فراغ بال به کارام می رسم دیرتر از همیشه می رم سر کار. امروز علاوه بر این که دیرتر رسیدم در بین راه یادم اومد کلیدم رو هم جا گذاشتم و البته رو مانتوییم رو!!!! پس برگشتم و چهار طبقه بی زبون رو رو بالا رفتم و اشیا جامونده ریختم تو کیفم!

وقتی هم رسیدم شرکت دیدم که آقای رئیس زودتر از بنده تشریف آورده بودن...هم اکنون هم هی به این فکر میکنم آیا اشکال اخلاقی داره که من ازین جا دارم مطلب مینویسم...

کارآموزی رو به هوا و سرخودی دارم... امیدوارم تهش چیزی یاد بگیرم...

پ.ن0: آخر هفته به هیچ کاری نرسیدم... کار درسی البته!

پ.ن1: امروز شاید برم کوه و شاید کانکس و شاید هیچ کدوم...!

پ.ن2: چطور میشه به گذشته و آینده فکر نکرد و در حال زندگی کرد واقعنی؟؟؟

پ.ن3: کار شرکتمون امنیت شبکه ست، اگه سوال شده براتون عنوان :دی

  • ak r@m

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.