Illusion of Transparency

امروز که داشتم یادداشت های مربوط به مطالب روانشناسیم رو مرتب میکردم دیدم که چقدر بیشتر ازون چه به نظر میاد برای اینده برنامه روشن و واضح دارم... اهداف مشخصی که فقط به تلاش خودم وابسته ست... حالم خوبه... شاید دارم به پذیرش موقعیت و واقعیت کنونیم نزدیک تر میشم و این میشه باعث نگاه دیگه به آینده و حال...

با خانواده صحبت کردم... مکالمه ای که به  نظر خودم بعد مدت ها خوشایند بود... من خانوادم رو بی نهایت دوست دارم ولی دلیلی برای این که بخوام دور و برشون باشم و کاملا قبولشون داشته باشم نمیبینم ... فقط باید با خودم کار کنم که همین طوری بهشون احترام بذارم و بپپذیرمشون به زندگیم ادامه بدم :)

پ.ن0: با ما به ازین با که با خلق جهانی ...

پ.ن1: عنوان مطلع غزلی از حافظه که در ادامه هفته ایشالا قراره با خواهرِجان حفظ کنیم

  • ak r@m

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.