Illusion of Transparency

امروز یه دو گروه از دوستام اومدن کافه:

سری اول دوستای بودن که هم رشته هم اتاقیم بودنو من همچنان باهاشون در ارتباطن. خودشون البته میگن ما نفهمیدیم چی شد اینجایی!!

گروه دوم بچه های کتابخونه دانشجویی که البته اونها هم میگن فک نمیکردیم جنست کافه ای باشه!!! و این که برو کار مرتبط با رشته بکن و این حرف ها!

من برا خودم چند تا دلیل دارم که نرم سراغ اون که مقداریش هم از تجربه ناخوشایند دنبال کار گشتن بهمن سال قبل بود. بعد چن ماه خرداد رفتم جایی که خیر سرش در پارک علم و فناوری بود رفتم بسیار بد تر شد!!  اولین دلیل ساعات  کار مهندسیه، دومین محیط و انتظاراتشونه و سومی عدم توانایی فکری من برای تحمل این هاست ... یه مقداری میخوام که از فضای دانشگاهی دور شم...فضایی دانشگاهی که انتظارات من رو بر آورده نکرد نمیگم من بهترین دانشجو بودم ولی همین ارشد مثالش من 4 ماه بدنبال این بودم که حداقل در ارشد روی موضوع مورد علاقم کار کنم و تهش نشد... میخوام کمی فاصله بگیرم تا بتونم تصویر خودم رو از زندگیو در زندگی پیدا کنم.تازه حتی الانم بعد سه هفته (16 -17روز) از کافه برای موندنم اوکی ندادن!  به هر حال که میخام یه چی باشه که تمومش کنم! واین ساده تر بدون برنامه ریزی تر و زود بازده تره... هرچند که برای دانشجوی ارشد مهندسی برق در نگاه عرفی مناسب نباشه. من کارمند شدن رو نمی پسندم و در هر حالتی نهایتش میتونم خودم رو یه محقق ببینم و تا حالا فضایی براش پیدا نکردم. اگر هم به این فک می کنم که برم سر همینه که تا حد خوبی این مورد در خارج ازین فضا برآورده میشه. تا ببینیم خدا چی پیش رو میزاره و من چی انتخاب میکنم:)

پ.ن: یادت باشه سر اعتقاداتت وایسی...

  • ak r@m

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.