Illusion of Transparency

پنج شنبه بعد از این که رسیدم خوابگاه بهش گفتم من میز تحریر بلند با صندلی میخوام برگشت گفت نه هر وقت که منظم شدی بعدش یه  نگاه به اتاق بکن. و در نگاهم به اتاق بی نظمی ندیدم. و بعد با سرشو با دستاش گرفت و گفت اصن چرا به من میگی هر کاری میخوای بکن. سه روزه که با هم حرف نزدیم.

  • ak r@m

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.